مجموعه «کامزی» اسم آشنایی برای کسائیه که دنبال حال خوب، تجربههای متفاوت و تیمسازی درستوحسابی هستن. ماجرا از اونجایی شروع شد که سیاوش ناصری، همبنیانگذار این مجموعه، تصمیم گرفت مسیر شغلیش رو کلاً تغییر بده و سراغ کاری بره که اول خودش ازش لذت ببره و بعد بتونه حال بقیه رو هم خوب کنه.
در گفتوگویی که «کاماپرس» با سیاوش ناصری داشته، از تولد کامزی، ایدههای پشت این کسبوکار و چالشهایی که در مسیر ساختنش وجود داشته، حسابی صحبت شده. این گزارش، روایت همین گفتوگوی جذابه.
وقتی حال خوب مهمتر از عنوان شغلی میشه!
مصاحبه از این سوال شروع شد که سیاوش ناصری خودش رو معرفی کنه و برامون بگه ایدهی کامزی از کجا اومده. سیاوش با لبخند از تجربه دهسالهاش در دنیای تکنولوژی و نرمافزار گفت و توضیح داد که چطور یک روز به همه اون رزومه و گذشته حرفهای پشت پا زد:
«تصمیم گرفتم کسبوکاری راه بندازم که حال خودم رو خوب کنه.»
و این شد نقطهی شروع «کافه مزرعه»؛ جایی که از دلش ایدهی «کامزی» به دنیا اومد.
ایدهای که از دل نیاز واقعی بیرون اومد
وقتی ازش پرسیدن دقیقاً ایدهی کامزی چطور شکل گرفت، گفت:
«سال دقیقش یادم نیست، ولی قبل از ورود کرونا به ایران بود. اون موقع مدیر محصول یک پروژه نرمافزاری بودم و از سرعت و فشار دنیای تکنولوژی خسته شده بودم.»
همزمان در سازمانهایی که کار میکرد، به یک چالش تکراری برخورده بود؛ موضوع تیمسازی و بودجههایی که براش در نظر گرفته میشد ولی بهش توجه نمیکردن. این شد که سیاوش ناصری و عبد احمدینیا (همبنیانگذار دیگه کامزی و کافه مزرعه) با خودشون فکر کردن:
«چرا ما دست روی این نیاز نذاریم، وقتی هم بودجه هست، هم نیازش احساس میشه و کسی جدی نگرفته؟»
هماهنگی؛ کلمه کلیدی شروع یک مسیر تازه
در ادامه این گفتگو، سیاوش ناصری از سختی هماهنگی در شرکتها گفت؛ از این که حتی برای یک دورهمی ساده، برنامهریزی چقدر سخت بود. به گفتهی خودش، همین موضوع، کلمهی کلیدی مسیر جدیدش شد:
«اگر بخوام روی یک کلمه دست بذارم، اون کلمه «هماهنگیه». از اینجا بود که تصمیم گرفتیم کسبوکاری راه بندازیم که با هم بودن و حال خوب رو سادهتر کنه.»
وقتی کرونا، همه چیز رو متوقف کرد!
یکی از بخشهای جالب مصاحبه مربوط به چالشهای شروع کار بود. وقتی ازش پرسیدن راهاندازی کامزی چه سختیهایی داشت، با خنده گفت:
«اولین مشتری رو که پرزنت کردیم، کرونا اومد و همه چیز تعطیل شد!»
در اون دوره تمرکزشون رو روی برند «کافه مزرعه» گذاشتن و بهجای ناامید شدن، سعی کردن مسیر دیگهای رو امتحان کنن.
حال خوب، اول برای خودمون!
سیاوش ناصری در ادامه از دلایل جداییاش از دنیای نرمافزار گفت و تاکید کرد که مهمترین دلیلش، دنبال کردن مفهومی به اسم «حال خوب» بود:
«نمیخواستم کاری کنم که در طول هفته یا حتی عمرم، باعث ناراحتیم بشه.»
همین نگرش باعث شد کافه مزرعه راه بیفته؛ جایی که آدمها فارغ از استرسهای زندگی شهری، به دل طبیعت برن و حال خوب واقعی رو تجربه کنن.
برگشت به ایدهی اولیه؛ تیمسازی در دل طبیعت
وقتی ازش پرسیدن آیا تجربهی برگزاری رویداد در کافه مزرعه باعث شد دوباره به فکر کامزی بیفتید، پاسخ داد:
«در این مدت، رویدادهایی در کافه مزرعه برگزار میکردیم. استقبال عالی بود. این شد که تصمیم گرفتیم برگردیم به ایده اولیه یعنی تیم سازی و تورهای سازمانی.»
تجربه قبلی در گردشگری و سالها فعالیت در سازمانها، برگ برندهای بود برای شروع این مسیر.
وقتی آموزش کافی نیست؛ لذت با هم بودن در اولویته
در پاسخ به این سوال که چرا استقبال از ایدهی کامزی اینقدر خوب بود، سیاوش ناصری گفت:
«خیلیها از آموزش خسته شده بودن. ما تصمیم گرفتیم تمرکز کنیم روی «با هم بودن» و لذت بردن ازش.»
همچنین از سفارشیسازی برنامهها گفت و توضیح داد که چطور با پرسیدن سوالاتی دقیق، برنامهای اختصاصی برای هر تیم طراحی میکنن؛ مثل این سوالات که:
«نیروی جدید دارین؟ اخراجی داشتین؟ مدیر تازه وارد شده؟ چه مشکلاتی در تیم هست؟»
ترکیب بازی، تفریح و تجربه؛ امضای اختصاصی کامزی!
وقتی ازش درباره ترکیب برنامههای تیمسازی پرسیدن، با جزئیات توضیح داد که کامزی چطور به برنامهها عمق داده:
«ما فقط به آموزش بسنده نکردیم. مثلاً اگه یک ساعت بازی هدفمند داریم، یک یا دو ساعت هم فعالیتهای تفریحی میذاریم. حتی موسیقی هم به سبک تیمی در برنامهها جا داره؛ یک نفر ساز میزنه، یکی میخونه و تیم با هم لذت میبرن.»
همچنین از تجربههای جذابی مثل آشپزی گروهی گفت؛ جایی که تیمها باید خودشون غذای ناهار رو درست کنن، وگرنه خبری از غذا نیست!
حال خوب؛ فلسفهای فراتر از خوشگذرونی
در ادامه گفتگو وقتی ازش درباره «حال خوب» پرسیدن، گفت:
«حال خوب یعنی بتونی در هر لحظه از زندگی، فارغ از شرایط، از زندگی لذت ببری؛ حتی از سختیها. این نگاه رو در کارمون هم تزریق کردیم.»
سیاوش ناصری در این گفتوگو با شفافیت از مسیر پرچالش ولی شیرین کارآفرینی گفت؛ مسیری که از یک دغدغه ساده شروع شد و امروز به کامزی ختم شده؛ جایی برای تجربهی «حال خوب» واقعی، آن هم در دل طبیعت.
از روز اول تا امروز؛ حال خوب به عنوان ابزار بازاریابی
وقتی از سیاوش ناصری دربارهی استراتژیهای بازاریابی کامزی پرسیدن، با خنده گفت که داستان کامزی همیشه حول محور «حال خوب» میچرخیده. این فلسفه، نه تنها در تمام کارهای روزمرهشون، بلکه به یکی از قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی تبدیل شده. همونطور که خودش میگه:
«مردم میان، حال خوبی تجربه میکنن و بعد این تجربه رو با دوستانشون به اشتراک میذارن.» همهی اینا باعث شده که کامزی هیچ تبلیغی در رسانهها نداشته باشه و تنها تمرکز روی این باشه که این حال خوب رو به مردم انتقال بدن. این رویکرد باعث شده تا بازاریابی کامزی کاملاً دهان به دهان پیش بره و خود به خود رشد کنه، بدون اینکه نیاز به هیچ تبلیغات خاصی داشته باشن.
مزیت رقابتی کامزی؛ خلوص و واقعی بودن
وقتی پرسیده شد که راز مزیت رقابتی کامزی چیه، خیلی راحت و واضح گفت: «ما معتقدیم حال خوب چیزی نیست که بشه اداش رو درآورد.» این حرف رو با مثالهایی از خندههای واقعی و مصنوعی توضیح داد و گفت که خلوص و واقعیت همیشه قدرت بیشتری دارن. همین باعث شده که کامزی بتونه در مقابل رقبا با مزیت رقابتی منحصربهفردش پیش بره و به مسیر موفقیتش ادامه بده.
از درآمدهای ابتدایی تا رکوردهای شگفتانگیز
در ادامه وقتی از سیاوش ناصری پرسیدن که شروع کار چطور بود و اولین درآمد رو چطور به دست آوردند، به یاد روزهای اول کامزی گفت: «اولین درآمدمون از کافه مزرعه صد هزار تومان بود و برایش جشن گرفتیم!» این درآمد هرچند کم بود، ولی نقطهی شروع یک مسیر پر از رشد و پیشرفت بود. حالا کامزی رکوردهای زیادی ثبت کرده؛ از جمله برگزاری ۲۷ رویداد در یک ماه و حتی ۳ رویداد در یک روز. رشد چشمگیر در شبکههای اجتماعی و جذب مخاطبان جدید هم از دستاوردهای مهم کامزی به حساب میاد.
توسعه مشتریان و ورود به بخشهای جدید
در ادامه پرسیده شد که الان خدماتشون رو به چه سازمانها و بازارهایی میدن. توضیح داد که کامزی حالا خدماتش رو به بزرگترین سازمانها و برندهای مختلف ارائه میده و حتی داره به بازارهایی جدید مثل صنایع و کارخانهها وارد میشه. سیاوش ناصری از این تغییرات خوشحاله چون میتونه به این بخشها کمک کنه که اهمیت حال خوب و تیمسازی رو درک کنن.
چالشها و اقدامات در برابر آنها
وقتی از سیاوش ناصری خواستن تا درباره چالشهایی که کامزی باهاش روبهرو هست صحبت کنه، به چند چالش مهم هم اشاره کرد. یکی از بزرگترین چالشها وضعیت اقتصادی کشور و تأثیرش بر تصمیمگیری سازمانهاست.
چالش دیگه هم جذب نیروی انسانی با روحیهای مناسبه که هم خودش حال خوبی داشته باشه، هم بتونه این حال خوب رو به دیگران منتقل کنه. اون همچنین به چالش فرهنگسازی در ایران اشاره کرد و گفت که باید تصویر درستی از تیمسازی و تاثیراتش در سازمانها به مردم نشون داده بشه.
برنامههای آینده کامزی
سیاوش ناصری در ادامه از برنامههای آینده تیم کامزی و کافه مزرعه صحبت کرد. اونا در نظر دارن به تولید محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک وارد بشن، آژانس مسافرتی راه بندازن و در حوزه کترینگ هم فعالیت کنن. علاوه بر این، لاینهای جدید مثل «کام تاک» و برنامههای در حوزه کودک هم در حال رشد هستن. او همچنین از برنامههای جهانی کامزی هم گفت و بیان کرد که دارن بازارهای خارجی رو بررسی میکنن تا بتونن خدمات متفاوتی رو به خارج از کشور هم ارائه بدن.
چشمانداز جهانی و نگاه به آینده
در آخر اینطور سوال شد که چشمانداز کامزی به کسبوکار چیه؟ سیاوش ناصری نگاه کامزی به کسبوکار رو کاملاً متفاوت از بیزینسهای معمولی میدونه. اون میگه: «ما تلاش کردیم کاری کنیم که دنیا کمی رنگیتر بشه.» با وجود تمام سختیها، کامزی همیشه تأکید داره روی لذت بردن از زندگی و حال خوب! این رویکرد، نه تنها برای کامزی یک برند معتبر میسازه، بلکه پیام عمیقی از اهمیت حال خوب و زندگی در لحظه رو به مخاطبهاش منتقل میکنه.